بازتاب واقعه عاشورا در هنر نقاشی
واقعه جانسوز کربلا در تمام زایای فرهنگ و هنر ایران اسلامی ریشه دوانده است از جمله در هنر نقاشی. تا گذشتهای نهچندان دور نوعی نقاشی عامیانه مذهبی در ایران متداول بود که ضمن آن نقاشان مکتب ندیده، مضامین مربوط به واقعه کربلا را بر دیوارهای بقاع متبرکه (امامزادهها) به روشی ساده و در خور فهم مردم عامی ترسیم میکردند.
هنوز نمونههایی از این نقاشیهای مردمی بر دیوارهای برخی بقاع بهویژه در استان گیلان برجایمانده است .
نقاشی که در زیر میبینید، مربوط بهروز تاسوعای حسینی است و موضوع آن به میدان رفتن حضرت ابوالفضلالعباس (ع) است که توسط نقاشی به نام غلامحسین لاهیجانی حدود ۱۵۰ سال پیش بر دیوار بقعه چهار پادشاه شهر لاهیجان ترسیم شده است.
ابوالفضلالعباس (ع) از شخصیتهای اصلی رویدادهای کربلا است و فداکاریهای او از حماسیترین قسمتهای واقعهی مذکور است. دلاوریهای او بهروز نهم ماه محرم (تاسوعا) مربوط است. شاخصترین قهرمانی که قبل از عباس (ع) به شهادت رسید قاسم بن حسن، داماد و برادرزاده امام است.
پیکر اصلی این نقاشی که مهمترین بخش کادر تصویر را اشغال کرده قمر بنیهاشم ابوالفضلالعباس (ع) است. این قهرمان لباس رزم بر تن و شمشیر و سپر همراه دارد. مصمم و بااقتدار اسب بلند بالای خود را از سوی خیمهگاه به سمت امام حسین (ع) میجهاند و عازم گرفتن رخصت جهاد و مشک آب از امام است تا برای تشنهکامان خیام آب بیاورد. اسب چالاک و ستبر سینه و پرخروش است و همچون عقاب پر افشانده و زین و یراقی مجلل دارد. سر کوچک این اسب قهوهایرنگ، تنومندی پیکرش را تشدید میکند. ابوالفضل (ع) با چهرهای کاملاً آراسته به آرایههای قاجاری کلاهخود پردارِ خود را که نشانه آمادگی برای جنگ است. بر سر دارد و لباس رزم در بر. بازوبندی همانند آنچه بزرگان و شاهزادگان عهد قاجار بر بازو میبستند دست راست او را زینت میبخشد. پوشاک او پر تجمل و اشرافی مینماید و از پوشاک نقاشیهای پیکردار مکتب زند و قاجار متأثر است. دور سر او را هاله قدسی به شکل کامل یک سرو به رنگ طلایی فراگرفته است. اگرچه او جزو امامان و معصومین نیست، اما آوردن هاله قدسی گردِ سر او و قاسم (ع) و علیاکبر (ع) و علیاصغر نیز مرسوم بوده است. البته در این ترکیببندیها نوعی نشانه تأکید هم به شمار میرود.
روبه روی او امام حسین (ع) را با رخ پوش سفیدرنگ و عقال (سربند) سبزرنگ درحالیکه به روی صندلی نشسته به تصویر درآوردهاند. پوشاک امام نیز بیشتر به لباس جنگ میماند. از جمله چکمههای بلند و ذوالفقارش که یادگار حیدر کرار است. او مشکی در دست دارد و در حال تقدیمکردن آن به ابوالفضلالعباس است. پشت سر، امام علیاکبر فرزند بزرگ امام، به احترام ایستاده و دور سر هر دو هاله قدسی ترسیم شده است. سروی کادر تصویر را شکسته و پر کلاهخود از کادر خارج شده است. عرب جوانی دست بر سینه از دور هیبت اسدالله ثانی را مینگرد. در سرِوی دیگر تصویر یعنی پشت سر ابوالفضل (ع) خیام اهلبیت دیده میشود. بانوان و دختران پوشیده روی و موی، کاسه در دست از عموی خود طلب آب میکنند. پشت ایشان در مسافتی دورتر خیمهها دیده میشود. علیاصغر در قنداقه خویش درون گهوارهای چوبی آرمیده است و در کنار او بانویی که از همسران امام حسین (ع) است، از بیمار دشت کربلا، امام زینالعابدین (ع) که بر بستر آرمیده پرستاری میکند. پایینتر از محل تصویر بانوان جنگجویی لگام اسب سفید و رشیدی را نگه داشته است. این اسب شاید ذوالجناح، اسب امام باشد که لابد پس از این به میدان خواهد رفت.
در قسمت پایین کادر و زیر شکم اسب سه جوان به احترام ایستادهاند که از جوانان هاشمینسب حاضر در سپاه کوچک امام حسین (ع) هستند و در میانه تصویر نیز درختان خرما و دو آهو در حال جست و گریز احتمالاً بهقصد اشاره به بیابان و صحرای کربلا، ترسیم شده است.
نقاش نوعی ترکیب تمرکزگرا را برای تأکید بر شخصیت اصلی این مجلس، یعنی عباس (ع) تنظیم کرده است. عناصر تصویری و پیکرهای موجود بهتمامی چشم ناظر را بهسوی قهرمان روایت، یعنی عباس (ع) سوق میدهد. سر او قسمت بالای کادر تصویر را شکسته و از این طریق توجه و تمرکز بیشتری را برای شخصیت اصلی به وجود آورده است.
این نقاش از ارزشهای ترکیببندی، مهارت در طراحی و تجربه در پرداخت جزئیات درک مطلوبی داشته است. تعداد رنگهای بهکاررفته چندان چشمگیر نیست، البته بخشی از تیرگی رنگها حاصل گذشت ایام است. این نقاشی را یکبار در سال ۱۳۵۱ ق آقاجان پسر غلامحسین مرمت کرده است و دیگربار آن را در سال ۱۳۸۱ش (۱۲۲۴ق) کارشناسان میراثفرهنگی گیلان پاکسازی و ترمیم کردهاند.
*دکتر علیاصغر میرزایی مهر، دکترای پژوهش هنر – عضو هیئتعلمی و مدیرگروه رشته نقاشی دانشکده هنر و معماری دانشگاه علم و فرهنگ