در نشستی علمی مطرح شد: توسعه پایدار، موتور محرکه پیشرفت متعادل کشورهای در حال توسعه است
نخستین همایش سالانه با موضوع «مسئولیت اجتماعی علم و نقش انجمنهای علمی» باتوجه به اهمیت نظری و کاربردی موضوع مسئولیت اجتماعی علم، به همت اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران و با همکاری جمعی از انجمنهای عضو اتحادیه و دانشگاه ها، ۹ و ۱۰ بهمن ماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزارشد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علم و فرهنگ، در همایش سالانه «مسئولیت اجتماعی علم و نقش انجمنهای علمی» سه عضو هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ، نشست علمی- تخصصی با موضوع؛ «زیبایی شناسی، ذائقه هنری و توسعه پایدار؛ گفتاری در مسئوليت اجتماعی میدان هنرهای تجسمی» را برگزار کردند.
زیبایی و مصرف، گفتاری درباره نسبت حیات اجتماعی و زیبایی
دکتر آرش حیدری، عضو هیات علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ، در ابتدای این نشست با تاکید بر موضوع زیباییشناسی و مصرف عنوان کرد: مواجهه با زیبایی و مصرف زیبایی، دو مقولۀ جدا از هم هستند که امیال یکسانی را راضی نمی کنند. امانوئل کانت در تمایزی که میان امر مطلوب و امر زیبا برقرار میکند، مسیر تمایز کالا از امر هنری را هموار میکند. مواجهه با زیبایی از منظری کانتی لزوماً در خدمت برآوردن یک علاقه مشخص مصرفی نیست، بلکه میلی دیگر را در سطحی دیگر راضی میکند، میل به زیبایی را که همارز میل به خوبی و میل به حقیقت است.
وی خاطرنشان کرد: فهم این نسبت در توسعههای بعدی که در جامعهشناسی صورت میگیرد (با تحلیل ذائقهها) تلاش دارد که نشان دهد که مصرف هنری فرایندی است که در جهت کسب پرستیژ عمل میکند و در وهلۀ نهایی محصولی ساختاری است، پیر بوردیو سرمدار چنین تحلیلی است. با نظر به این دو لحظۀ فلسفی و جامعهشناختی در گفتار حاضر، تلاش میکنیم از یک سو با تمایزی که میان امر زیبا و امر مطلوب برقرار میکنیم، دریافت زیبایی را از مصرف زیبایی و دریافت مفهومی متمایز کنیم تا بتوانیم از قلمرو زیبایی همچون قلمرویی دارای استقلال نسبی از قلمرو بازار سخن بگوییم.
حیدری افزود: در گام دوم تلاش میکنیم که نشان دهیم غلبه منطق بازار بر قلمرو هنر و زیباییشناسی چگونه به نوعی فقر تجربه در مواجهه زیباییشناختی با جهان منجر خواهد شد و از پیامدهای این فقر تجربه سخن خواهیم گفت.
عضو هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ عنوان کرد: در وهله نهایی تلاش می کنیم که نشان دهیم برآمدن طبقات نوپدیدی که محصولات اقتصاد سیاسیاند چگونه با تهاجم نظاممند به قلمرو هنر و زیباییشناسی جهت کسب پرستیژ حیات هنری، اخلاقی و مفهومی را به قلمرویی کالایی و قابل خرید و فروش تبدیل میکنند.
وی در ادامه با اشاره پژوهش و بررسی های انجام شده، گفت: در این تحلیل با تحلیلهای پسامدرن و نتایج آنها برای حیات اجتماعی مرزبندی وجود دارد و در عین دفاع از نسبت زیبایی و حوزه عمومی، سیاستهای کالاییسازی در قلمرو زیباییشناسی که ضد حوزه عمومی است، ارزیابی انتقادی شده و خاستگاههای این سیاستها را مورد بررسی قرار گرفته است.
نهاد های اجتماعی و ذائقه هنری، گفتاری درباره بازار تجسمی ایران
دکتر فواد نجم الدین عضو هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ نیز در بخش دوم این نشست با اشاره به پژوهشی با موضوع نهادهای اجتماعی و ذائقه هنری، افزود: بازار هنرهای تجسمی در معنای گسترده اش بازار نسبتا پیچیده ای است، چرا که در دو سطح نظام های ارزش گذار و مشروعیت بخش آن تغییر می کند.
وی عنوان کرد: از سویی دیگر این نظام ها تحت تاثیر مولفه های اقتصادی، اجتماعی و زیبایی شناختی تعریف میشوند. اما بخش مهمی از این تغییرات تحت تاثیر نهاد هایی است که بنا به نقشی که در چرخه ارزش دارند، به صورت های مستقیم و غیرمستقیم نقش ذائقه سازی و هدایت بازار را به عهده می گیرند و نهادهایی مانند؛ گالری ها، حراج ها، خانه هنرمندان، سازمان های مردم نهاد، انجمن های علمی و….. در این میان پررنگ تر ظاهر می شوند.
وی در ادامه به تشریح پژوهش هایی پرداخت که در باب بررسی نقش های شکل دهنده نهادهای اجتماعی، کارکرد ذائقه سازی آنها را در بازار تجسمی ایران و در بستر اجتماع بررسی میکند.
توسعه پایدار، گفتاری در موانع و راهکارهای میدان هنرهای تجسمی
دکتر زهرا حسین نژاد عضو هیات علمی گروه ارتباط تصویری دانشگاه علم و فرهنگ و رئیس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران با اشاره به موضوع زیبایی شناسی، ذائقه هنری و توسعه پایدار گفت: از آنجایی که توسعه پایدار مفهومی است که به واسطه پیامدهای منفی زیستمحیطی و اجتماعی ناشی از رویکردهای توسعه یکجانبه اقتصادی پس از انقلاب صنعتی و تغییر نگرش بشر به مفهوم رشد و پیشرفت پدید آمدهاست، در پژوهش های مختلف برآنیم تا این رویکرد را تغییر داده و با نگاهی نو به توسعه، نگاهی همهجانبه و متوازن داشته باشیم.
دبیر این نشست در ادامه افزود: در بستر اجتماع نیز توسعه پایدار، فرآیندی است که آیندهای مطلوب را برای جوامع بشری متصور میشود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظامهای حیاتی، نیازهای انسان را برطرف میسازد. از سویی دیگر، در عرصه هنرهای تجسمی، توسعه پایدار به عنوان یک فرایند در حالی که لازمه بهبود و پیشرفت است، اساس بهبود وضعیت و رفع کاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته را فراهم میآورد و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و به ویژه کشورهای در حال توسعه باشد.
حسین نژاد در پایان این نشست خاطرنشان کرد: از این رو، تمرکز توسعه پایدار در بستر هنرهای تجسمی، بسیار گستردهتر از صرفاً محیط زیست است؛ این نکته همچنین در مورد اطمینان از یک جامعه قوی، سالم و عادلانه و به معنای رفع نیازهای متنوع همه افراد در جوامع موجود و آینده، ارتقای رفاه شخصی، انسجام و شمول اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر برای هنرمندان، صادق است.