برای زبان فارسی؛ به بهانه روز بزرگداشت سعدی: آیا جامعه امروز به آموزه های اخلاقی نیاز دارد؟
در میانه قرن سوم هجری بود که یعقوب لیث صفار، پرچم استقلال ایران از دارالخلافۀ عباسی را برافراشت و به دبیر خود محمدبن وصیف سگزی، فهماند که روزگار زبانی که «درنمی یابد» به سرآمده و او را برانگیخت تا در ستایشش به فارسی بسراید. از آن تاریخ تا کنون، زبان فارسی، سومین دوره زندگی خود را پس از دوره های «باستان» و «میانه» می گذرانَد. کسی در آن روزگار نمی دانست که چه بر ایران خواهد گذشت و این گسترۀ اهورایی، یکه تازیِ تیرههای رنگارنگ غُزان، مغولان و دیگران را، با درد و زخم، از سر خواهد گذرانید و در این میان تنها یک پایۀ استوار خواهد داشت که در سایۀ آن به خود آید و آرام گیرد.
آری، زبان فارسی به گواهیِ نزدیک به سیزده سده درخشش بی مانند خود، به خوبی نشان داده که توانسته جامه ای رشک برانگیز بر قامتِ مام میهن و ایرانِ سرافراز باشد.
جغرافیای پهناور ایران، اقوام گوناگونی را در آغوش گرفته و هر کدام از این اقوام در دوره پوست اندازی زبان های ایرانی میانه به ایرانیِ نو، یکی از زبان ها و گویش های تازه را در دامان خود پرورد اما در این میان تنها زبانی که توانست با آفریدن هزاران اثر ادبی، قابلیت هماوردی با زبان های برجسته دنیا را بیابد، زبان فارسی بوده است.
زبان فارسی، سپهری است که ایرانیان، با یاری ستاره های درخشان آن می توانند در هنگامههای گوناگون، راه خود را به آینده ای روشن بیابند.
فردوسی طوسی، خیام نیشابوری، سنایی غزنوی، نظامی گنجه ای، عطار نیشابوری، مولانا جلال الدین محمد بلخی، سعدی و حافظ شیرازی و صدها سخنپرداز روزگارِ کهن و معاصر، هرکدام طرح و نقشی ممتاز را به نمایش گذاشته و دری تازه برابر چشم نوجوی ایرانیان گشوده اند؛ هرچند در این میان، جایگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، از آن روی که توانسته کاخ بلند زبان فارسی را پی افکنَد، همواره یکتا و ممتاز خواهد ماند؛ اما اینک، پس از گذر سده ها، نمی توان از زبان فارسی گفت و به نام بزرگِ «سعدی» نپرداخت.
گذشته از این که سعدی استاد بی مانند عرصه های گوناگون شعر، نظم و نثر فارسی است و توانسته عالی ترین نمونه های حکمت و غزل فارسی را پدیدآورد، نگاهی کوتاه به باب های «گلستان» و «بوستان»، رنگِ انسانی اندیشه های سعدی را به خوبی نمایان می سازد؛ بنابر این، گزافه نیست اگر، روزِ «سعدی» را روز بزرگداشتِ فضیلتهای انسانی بنامیم.
بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، تکریم یک فرد نیست چراکه یادکرد مردگان، اگر درسی برای زندگان نداشته باشد، کاری نابخردانه است. نکوداشت سعدی، سرفصلی ممتاز برای روی آوردن به ضرورت های اخلاق فردی و اجتماعی است. ناگفته پیداست که آنچه می تواند در معرکه بازیهای نفسانیِ بندگان زور و زر و تزویر و اسیران قدرت طلبی های شیطانی، چون دژی پایدار در پاسداری از حیات اجتماعی ایرانیان به کار آید، پرداختن به ارزش های اخلاقی است. همان گونه که سعدی در جامۀ آموزگاری کاردان در بوستان و گلستان توانسته برای جامعۀ ایرانیِ آسیب دیده از مغولان در سده های پیاپی آموزه های درخور تأملی ارائه دهد، یادکرد او در این روزگار می تواند تأکیدی باشد بر ضرورت بازتولید پیام های حکمی و اخلاقی جای گرفته در آثار او و دیگر آموزگارانِ برجستۀ حکمت ایرانی و اسلامی. به راستی، آیا جامعۀ امروز به آموزه های اخلاقی نیاز دارد؟
دکتر علی اکبر کیوانفر
استاد زبان و ادب فارسی